مروری بر نظریات کلاسیک اقتصاد دلالت بر آن دارد که بین وفور منابع طبیعی و رشد اقتصادی رابطه مثبت وجود دارد، اما در نیم قرن اخیر، نتایج مطالعات جدید در این زمینه، تا حدودی برخلاف نگرش کلاسیک است. گروهی از اقتصاددانان همانند ساکس و وارنر به وجود رابطه منفی بین رشد اقتصادی و منابع طبیعی پی بردند و از آن به عنوان بلای منابع طبیعی یاد کردهاند. برای تبیین این پدیده تعجب برانگیز، تلاشهایی انجام شد که توضیحات ارائه شده در این خصوص، بر حول موضوعاتی نظیر بیماری هلندی، رانتجویی، شوکهای قیمتی برونزای منابع طبیعی و کیفیت نهادی تأکید دارند .
به طور کلی، میتوان گفت درآمد منابع طبیعی (همچون نفت) در شرایط مختلف تأثیر متفاوتی بر رشد اقتصادی خواهد داشت. از یک سو، این درآمدها با فراهم نمودن منابع کافی براي بودجه آموزشی دولت، میتواند موجبات تقویت و توسعه سیستم آموزشی کشورها را فراهم آورد. همچنین، به عنوان یک منبع تأمین مالی دولت در اعطاي یارانه آموزشی و رایگان نمودن آموزش براي عموم مردم، موجب ارتقاي سرمایه انسانی شود. از دیگر سو، گسترش درآمدهاي نفتی و به دنبال آن ایجاد یک دولت رانتی در اقتصاد میتواند منابع نفتی را به هدف گروههاي رانتجو و ابزاري براي سیاستهاي ضد توسعه تبدیل کند. در این کشورها براي تحول صنعتی و حضور در بازارهاي صادراتی تلاش چندانی صورت نمیپذیرد. نفت میتواند دولت را آنچنان بزرگ سازد که جایی براي بخش خصوصی مولد باقی نماند. اگر بخش خصوصی روز به روز تضعیف شود باید انتظار تضعیف و کاهش سرمایه انسانی را نیز داشت. دولتهاي کشورهاي داراي منابع طبیعی، با استخدامهایی که عمدتاً منطق اقتصادي ندارند، موجب افت سرمایه انسانی جذب شده در بدنه دولت میشوند .
در تعریف دانشنامهای نفرین منابع آمده است:
“رشد اقتصادی پایینتر کشورهایی با منابع طبیعی گسترده، نسبت به سایر کشورها، تناقضی است که به بلای منابع، نفرین منابع یا به تناقض فراوانی شهرت دارد.ریچارد اوتی در سال (1993) این موضوع که چرا کشورهایی با انبوه منابع طبیعی نتوانستهاند از ثروتشان در جهت شکوفایی اقتصادشان بهره گیرند را توضیح داد”.
نفرین منابع به شکست کشورهای با منابع طبیعی غنی در منفعت بردن از ثروت منبع طبیعی و پاسخدهی به نیازهای رفاه عمومی اشاره دارد. در حالی که انتظار میرفت این کشورها پس از کشف منابع طبیعی به وضعیت بهتری دست یابند، در عمل با کاهش در نرخ رشد و ثبات اقتصادی مواجه شدند . ادبیات نفرین منابع تحت سه رویکرد عمده شکل گرفته و گسترش یافته است. یک رویکرد، اقتصاد سیاسی است. در رویکـرد اقتصاد سیاسی، به این موضوع پرداخته میشود که ثروت منابع طبیعی منجر بـه تضـعیف کیفیـت نهادها، ساختارهاي اقتصادي و سیاسی، اخـتلال در تخصـیص منابع، کاهش فعالیتهاي مولد، کاهش کارایی اقتصادي، افزایش نابرابريهاي اجتمـاعی، رانت جویی و در نهایت کاهش رشد اقتصادي مـیگردد. در تفسیر دیگر از نفرین منابع طبیعی، رانـت منـابع طبیعـی بسـیار پرنوسان است. این نوسانات و عدم اطمینان در درآمدهاي نفتی، در نظام اقتصادي اختلال ایجاد کرده و در نتیجه، رشـد اقتصـادي را کاهش میدهد. در این میان، رایجترین تفسیر از نفرین منابع، بیماري هلندي اسـت.
واژه بیماری هلندیاصطلاحی است که به تغییر ساختار تولید اشاره دارد. این وضعیت به دنبال رخ دادن یک شوک مثبت دائمی، همانند کشف یک منبع طبیعی بزرگ ایجاد میشود. انتظار میرود چنین تغییرات ساختاری با رونق بخش نفت یا معدن، انقباض یا رکود بخشهای قابل تجارت اقتصاد (شامل تولید و کشاورزی) و تغییر نرخ ارز حقیقی کشور همراه باشد در واقع، میتوان بیماری هلندی را یکی از مصادیق شکست بازار معرفی کرد که به دلیل وجود منابع طبیعی فراوان رخ میدهد. این مساله در بیشتر کشورهای در حال توسعه رخ داده و ممکن است یک مانع دائمی برای صنعتی شدن این کشورها باشد. همانگونه که کوردون و نری (1982) نیز تأکید کردند، این پدیدهی ساختاری موجب صنعت زدایی خواهد شد . منشا به وجود آمدن اصطلاح بیماری هلندی به کشف گاز طبیعی در هلند (1960) و تأثیر منفی آن بر تولید این کشور بر میگردد. با کشف این منبع طبیعی، نرخ ارز حقیقی هلند تغییر نموده و بخش قابل مبادله، با انقباض مواجه گردید
استیونس در مقالهای به چندین راهکار ممکن برای دفع نفرین منابع اشاره کرده و بیان مینماید هر یک از این راهکارها دارای مجاری تحلیلی متفاوتی هستند. از جمله این راهکارها میتوان به نگهداری ذخایر در زیر زمین اشاره کرد. این راهکار نتیجه مطالعات مؤسسه آکسفام آمریکا بوده و یک راه حل جدی برای مشکل نفرین منابع محسوب میشود. اما راهکار مناسبی به نظر نمیرسد. چرا که منطق حاکم بر اقتصاد پروژه استدلال میکند هر چه سرعت توسعه منابع بیشتر باشد، مطلوبتر است. تنوع زائی راهکار دیگری است که در گزارش آکسفام آمریکا بدان اشاره شد، اوتی (1994) نیز معتقد بود کمبود تنوع، یکی از مهمترین دلائل کارایی ضعیف اقتصادی در کشورهای وابسته به منابع است. تنوع بخشی به اقتصاد داخلی و کاهش وابستگی به صادرات نفت خام نیز میتواند راهکار مناسبی باشد. ولی در صورتی که درآمدهای عمومی صرف صنایع غیرکارا و غیر رقابتی شود، این راه حل میتواند گمراه کننده باشد. همچنین، نظریههای اقتصادی و تجربیات کشورهای موفق نشان دادند که در زمینه دفع اثرات نفرین منابع، کلیدیترین عامل، سیاستهای کلان اقتصادی، از جمله سیاستهای خنثی نمودن اثر جریان درآمدی عظیم بادآورده است .
تشکیل صندوقهای ثروت ملی نیز از جمله راهکارهای مطرح شده توسط اندیشمندان کشورها برای مقابله با پدیدهی نفرین منابع است. صندوقهای ثروت ملی با انتخاب هوشمندانه نواحی و نوع سرمایه گذاریهای خود و با ایجاد سبدی کارآمد از داراییهای متنوع، میتوانند درآمدهای حاصل از صادرات منابع طبیعی را پایدار، اثربخش و ماندگار نمایند . از زمان ملی شدن صنعت نفت ایران، درآمدهای نفتی به عنوان جزء لاینفک بودجه کشور، همواره در معرض توجه بوده است. نوسانات قیمت نفت موجب شد تا حساب ذخیره ارزی در سال 1379 به منظور دستیابی به سه هدف عمده پس انداز کردن مازاد درآمدهای نفتی، جلوگیری از تزریق نامنظم درآمدهای نفتی در اقتصاد کشور و اعطای تسهیلات به بخش خصوصی از محل موجودی حساب، به وجود آید (اعتماد و داوری، 1389). در نهایت نیز تغيير نگاه راهبردی به درآمدهاي حاصل از نفت و گاز موجب شکلگیری صندوق توسعه ملي، در سال 1387 شد. این صندوق با هدف تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش نفت و گاز و میعانات گازی و فرآوردههای نفتی به ثروتهای ماندگار، مولد و سرمایههای زاینده اقتصادی و نیز حفظ سهم نسلهای آینده از منابع نفت و گاز و فرآوردههای نفتی تأسیس گردید
دیدگاه خود را بنویسید